باز هم قطرات باران
بازهم ایستادن من زیر باران
می خوام شسته شوم..می خوام پاک شوم وشما!
ای تمامی کسانی که به نظاره ام نشسته اید نگاه کنید و ببینید!
ببینید.. که من از درون و باتمامی وچود خواسته ام که از روزهای گذشته
جدا شوم و فاصله بگیرم.
به راستی در ان روز
بی تای تو.. بی همتاست!
سلام به همه دوستان و همراهان همشیگی من
خوبید؟؟
چه خبرا؟؟ خوش میگذره
من اومدم با یه قسمت دیگه... زیاد منتظر تون نمیزارم برید ادامه برای خوندان داستان
راستی نظر یادتون نره
برای مشاهده مطالب انجمن لطفا ابتدا عضو شوید...
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !